وفاداری به عهد و پیمان با خدا
تاریخ پخش: 29/03/95
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
بحث دیشب راجع به وفاداری بود. که انسان اگر قول داد، باید وفا کند. رفتیم در وفاداری بین زن و شوهرها. گفتیم: اگر به بچه قول دادید، وفا کنید. نگو این بچه است. به غیر مسلمان هم قول دادی، وفا کن و نگو: این مسلمان نیست. «الْمُسْلِمُونَ عِنْدَ شُرُوطِهِم» (کافی/ج5/ص404) مسلمان که حرف زد، باید سر حرفش بایستد. قرآن میگوید: «أَوْفُوا بِالْعُقُودِ» (مائده/1) وفای به عهد واجب است. حرفهایی را زدیم. امشب بحث ما این است که خود ما چقدر قول دادیم و بیوفایی کردیم. یک نگاهی به بیوفاییهایی که خدا در قرآن گله میکند و میگوید: چقدر قول دادی و نامردی کردی. نمونههایی را اینجا نوشتم که بگویم.
1- شکایت قرآن از عهد شکنی با خدا
یک آیه داریم سوره توبه آیه 75. قرآن میگوید: «وَ مِنْهُمْ مَنْ عاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتانا مِنْ فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَ لَنَکُونَنَّ مِنَ الصَّالِحِینَ» (توبه/75) «منهم» بعضی از مردم،«مَنْ عاهَدَ اللَّهَ» با خدا عهد و پیمان میبندند، به خدا قول میدهد. که خدایا «لَئِنْ آتانا مِنْ فَضْلِهِ» اگر از فضل تو تاجر شدم و پولدار شدم، گوسفندهایم دوقلو زایید، سرما سر درختیها را خراب نکرد، گندمم خوب شد. اگر وضع مالیام خوب شد، «لَنَصَّدَّقَنَّ» صدقه بدهم. زکات بدهم و شکر کنم. قول میدهم. اما خدا میگوید: این مرد نیست. نامرد است. «فَلَمّا آتاهُمْ مِنْ فَضْلِهِ بَخِلُوا بِهِ وَ تَوَلَّوْا وَ هُمْ مُعْرِضُون» (توبه/76)
«فَلَمّا آتاهُمْ» میگوید: خدایا وضع مرا خوب کن به فقرا کمک میکنم. اما همین که وضعش خوب شد، سه کار میکند. 1- «بَخِلُوا» معنایش را بلد هستید. یعنی چه؟ بخل کرد. حالا کاش بخل میکرد. نه بالاتر از بخل. «وَ تَوَلَّوْا» پشت کرد. «وَ هُمْ مُعْرِضُون» اعراض کرد. «بَخِلُوا» در عمل، «تَوَّلَوا» در قلب، «مُعرِضون» یعنی همراه با اهانت. اعراض مثل این است که انسان، مثلاً مثل ته سیگار، سیگاری که شما دور میاندازی، این دیگه قابل نیست. مثل پوست میوه، یک نگاهی به زندگیمان کنیم بگوییم: چقدر... خدایا اگر یک ماشین به من بدهی، اگر کسی کنار خیابان باشد، او را سوار میکنم. ما خیلی قول بخدا میدهیم. چقدر قبل از بچهدار شدن نذر و نیاز میکنیم. اما وقتی بچه سالم متولد شد، حتی حاضر نیستند بعضیها اسم بچههایشان را فاطمه بگذارند. زهرا، حسن، علی، میگوید: برادرم فاطمه دارد. خواهرم زهرا دارد. خوب برادرت هم یخچال دارد، خواهرت هم تلفن دارد. شما حساب کنید بگویید: من دیگر تلفن نمیخواهم. خواهرم دارد! در همه خانهها فاطمه باشد. چه میشود؟ در همه خانهها زهرا باشد. اصلاً هرچه ما داریم، بخشی از خداست. درست است شما گندم را کاشتی. سمپاشی، آبیاری، کشت با شما است. همه زحمتهای شما را قبول داریم. اما خورشید سهم ندارد؟ باد سهم ندارد؟ باران سهم ندارد؟ اینها سهم دارند. پانزده کیلو گندم را یک کیلو به فقرا بده. خدا گفته: سهم مرا به فقرا بده. این یک آیهای است که آیه 75 سوره توبه، خدا گله میکند که این قصه هم دارد...
ادامه مطلب ...