اخلاص در کارها، برای خدا (3)
تاریخ پخش: 02/04/95
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
جلسه قبل بحث ما راجع به اخلاص بود. مطالبی را گفتیم. ولی مطالب زیادی ماند. اخلاص همان است که میگوییم: «قربة الی الله». اخلاص همان است که میگوییم: لا اله الا الله! اخلاص همان است که میگوییم: کدخدا را ببین ده را بچاپ. خدا را ببین دل را بچاپ. «قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُم» (انعام/91) بگو خدا و کار به باقی چیزها نداشته باش.
1-اخلاص، نشانه عقل و فکر
یک روایتی در بحار جلد 75 صفحه 311 هست که این اخلاص از کجا پیدا میشود. میگوید: اگر آدم عاقل باشد مخلص میشود. یعنی بنشینید فکر کنید چه چیزی را به چه کسی میفروشید؟ همینطور که عرض کردم مثلاً مردم خوششان بیاید، چه میشود. برایت سوت میکشند، کف میزنند. مثلاً خوب مشهور که شدی، کوه هیمالیا میشوی. کوه هیمالیا هم مشهور است. همه هم نگاهت کنند گیرم سوار یک ماشینی شدی، به قدری ماشین شیک و قیمتی بود که همه مردم به ماشین شما نگاه کردند. تازه فیل میشوی. یک فیل هم در خیابان راه برود همه نگاهش میکنند. بنشینید فکر کنید میبینید غیر از خدا با هرکس معامله کنید باختید. «لا تثبت النیة الصادقة إلا بالعقل» (بحارالانوار/ج75/ص311) آخرین حدیث دیشب این بود که شما که ریاکاری میکنی، خودنمایی میکنی، میخواهی مردم تو را دوست داشته باشند، حدیث داریم اگر میخواهی مردم دوستت داشته باشند، به خدا بگو: خدایا! «یا مقلب...» دلها دست توست. دل مردم را با من مهربان کن! دل مردم را با من مهربان کن، آنوقت خدا کار خودش را میکند.
یک دختری بود صورتش ما کاشانیها میگوییم: آبله رو بود. چاله چاله بود. صورت این دختر خانم مشکل داشت و به همین خاطر هم خواستگار نداشت. یک خواستگاری پیدا شد و گفتند: تا به حال خواستگار نبوده و حالا این آمده. اگر عروس را ببیند این هم ممکن است نپسندد با این صورتی که دارد. یک آرایشگاهی آوردند و گفتند: این چالههایش را بتون آرمه کن. این را پر کن. این آرایشگاهی هم یک مقداری ور رفت و به عروس گفت: خانم! من دیگر کاری از دستم برنمیآید. ممکن است داماد بپسندد. ممکن است نپسندد. عروس گریه کرد. بلند شد و رفت و در یک اتاق و در را بست و قفل کرد. یک سجاده بود. سجاده را باز کرد. مهر کربلا در آن بود. گفت: یا حسین! من سنم بالا رفته است. خواستگار ندارم. این اولین خواستگار من است. شاید هم آخرین خواستگار من باشد. هرکاری میکنی خودت بکن. دستش را روی مهر کربلا مالید و به صورتش زد و گفت: این به جای آرایش! داماد مرا بپسندد. نزد داماد رفت و نشست. آقا یک عشقی از این داماد نسبت به عروس پیدا شد که یکی از علمای درجه یک قم میگفت: اینها هفتاد سال با هم زندگی کردند، پیر شده بودند ولی وقتی این پیرزن زشت میخواست از خانه بیرون برود، انگار نوجوان و عروس بیرون میرود. مرد میدوید و این پیرزن را از زیر قرآن رد میکرد که کسی چشمش نکند! همه فکر میکردند این مثلاً...
اگر خدا خواسته باشد دل را مهربان کند، یک کسی زشت هم هست دوستش دارند. خدا هم نخواسته باشد و خوشگل هم باشد دوستش ندارند. دل دست خداست. ما بیخود جای دیگر میرویم. حدیث داریم اگر میخواهی مردم هم دوستت داشته باشند.اگر نیتت را خالص کنی، «لَجَاءَهُ الَّذِی یُرِید» (وسایلالشیعه/ج1/ص61) آنچه را میخواهی خدا به تو میدهد.
2- آثار و برکات فراوان اخلاص
برکت اخلاص! قرآن یک آیه دارد، «مَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فِی کُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ» (بقره/261 قرآن میگوید: مثل کسانی که در راه خدا کمک میکنند، یعنی قصدشان اخلاص است و برای خودنمایی و ریاکاری نیست. بین خودشان و خدا میخواهند انفاق کنند، این آدمها مثل دانهای هستند که زیر خاک بروند، هفت خوشه از یک دانه بیرون بیاید و در هر خوشهای صد دانه باشد. یعنی هفتصد برابر. تازه میگوید: این هفتصد برابر تعاونی گفتم. بازار آزاد «وَ اللَّهُ یُضاعِفُ» تعاونیاش هفتصد تا است. یعنی اینقدر برکت میکند.
روایت داریم «ما کان لله ینمو» کاری که برای خدا باشد، نمو میکند. نه اینکه انفاق نمو میکند. خودت نمو میکنی. چون قطره وقتی وصل به دریا شد، دریا میشود. بینهایت میشود. یک بچه که تنها راه برود بچه است. دستش را در دست پدرش گذاشت قوی میشود. چون وصل به قدرت شده است. قربة الی الله! یعنی وصل به قربت... وصل به قربت شو. یک روایت داریم اینکه بهشتیها همیشه بهشت هستند، چون نیتشان این بود که تا هستند کار خوب بکنند. جهنمیها هم که جهنم هستند، چون نیتشان این است بود که تا هستند گناه کنند. امیرالمؤمنین فرمود: «من أخلص النیة تنزه عن الدنیة» (غررالحکم/ص198) اگر کسی با خدا معامله کرد دیگر خودش را با چیزهای پست معامله نمیکند. دنیا کوچک است. کم است. قیمت ما... امیرالمؤمنین میفرماید: بشر قیمت تو بهشت است. ارزان بفروشی باختی. «ثمنک الجنة» حضرت امیر فرمود: قیمت شما بهشت است. به غیر از بهشت معامله کنی، باختید.
ادامه مطلب ...